یخ زده قلب و جونمون


یه دل خسته ویک عشق محال

در جوانی زندگانی طالعم غم سایه زد

یخ زده قلب و جونمون، جاریه غم تو خونمون

خورشید عاشقی کجاست، گرمی کنه تو خونمون

دختر همسایه میگفت: خیال عاشقی نکن

نگاهه بی تفاوتم رو دلیل زندگی نکن



شعر و ترانه ناخوشن نفرین به ساز چنگ میزنه

حنجره ها خالی ازعشق جدایی رو بانگ میزنه

همه دلا پراز غمه ، غصه داریم یه عالمه

هیچکی با دل راه نمیاد ، مظلوم اسیره ظالمه



نوشته شده در چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:,ساعت 6:53 توسط h.h| |


Power By: LoxBlog.Com