کوچه های مست شب


یه دل خسته ویک عشق محال

در جوانی زندگانی طالعم غم سایه زد

 

در کوچه دلواپسی ناگه به عشقی میرسی

از مست چشمش کن حذر تا زجر هجری نرسی

این کوچه های مست شب غوغای لوث اندیشه اند

سیمین تنی بر تن مخواه جانا که بر لب میرسی



نوشته شده در پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت 11:44 توسط h.h| |


Power By: LoxBlog.Com