یه دل خسته ویک عشق محال
در جوانی زندگانی طالعم غم سایه زد
در شب پنجره ام چهره زن
پیدا نیست درهیاهوی نفس همنفسی نیست
که نیست خب چنین دلشادم به جهنم که به تختم بجز
از شخص خودم غیری نیست
Power By:
LoxBlog.Com |